«یادگیری مشارکتی در محیط آنلاین» در شانزدهمین نشست «از آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی»

در شانزدهمین نشست «از آموزش عالی کلاسیک به آموزش عالی الکترونیکی» مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی که با همکاری معاونت آموزشی وزارت عتف و مرکز نشر دانشگاهی برگزار شد، مقوله «یادگیری مشارکتی در محیط آنلاین» بررسی شد.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در این نشست که ۲۶ آذرماه به صورت برخط (آنلاین) برگزار شد، دکتر داریوش نوروزی، استاد تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر سید ابراهیم ابطحی، استاد دانشگاه صنعتی شریف و نایب رئیس انجمن انفورماتیک ایران از دیدگاه‌های مختلف به تبیین فرایند یادگیری مشارکتی در محیط آنلاین پرداختند.

دکتر نوروزی با اشاره به این که یادگیری مشارکتی یک پارادایم آموزشی است که طی آن افراد، یکدیگر را در فرایند یادگیری یاری می‌کنند، اظهار داشت: یادگیری مشارکتی مبتنی بر پنج مبنای اساسی شامل استقلال، توانایی فردی، فرایند ارتباط، استفاده از مهارت همیاری و خود ارزیابی است. اگر این پارادایم به درستی پیاده شود، موجب ارتقای مهارت‌ تفکر و ارتباط شخصی و افزایش اعتماد به نفس افراد می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: یادگیری مشارکتی مبتنی بر دو اصل پتانسیل فرهنگی و دانش اجتماعی است که این دانش اجتماعی شامل دانش ضمنی فرهنگی و دانش صریح فرهنگی است. دانش ضمنی فرهنگی که شامل هنجارها و ارزش‌های کار جمعی است، عنصری اساسی در پیشرفت هر ملت به شمار می‌رود به طوری که پیشرفت ژاپنی‌ها را ناشی از استفاده آنها از دانش ضمنی فرهنگی در کنار دانش صریح می‌دانند.
دکتر نوروزی تصریح کرد: برای کسب فرهنگی از جای دیگر موظفیم همواره یک پا را در فرهنگ خودمان بگذاریم و پای دیگر را کنار فرهنگ دیگر و سپس به انطباق و پذیرش عناصر مورد نظر از آن اقدام کنیم ولی اگر کلاً وارد یک فرهنگ دیگر شویم چیزی به ما اضافه نمی‌شود.
وی گفت: گاهی دیده می‌شود برخی با یاد گرفتن چند نرم‌افزار دگرساخته، آن چنان مغرور می‌شوند که خودشان را گم می‌کنند در حالی که این دستاوردها حاصل تلاش دانشمندان دیگر است و جایی برای مغرور شدن ما نیست.
دکتر نوروزی با بیان این که در یادگیری مشارکتی به دلیل نمونه کاری که انجام می‌شود باید حتماً محقق خویش‌فرما باشیم در خصوص نحوه شکل‌گیری یادگیری مشارکتی گفت: در فرایند یادگیری مشارکتی، ابتدا یادگیرندگان را به گروه‌های دو، سه نفره تقسیم و در ادامه موضوع درس را تبیین و به خوبی تحلیل می‌کنیم. سپس، مجموعه‌ای از اهداف فرعی را از هدف اصلی استخراج می‌کنیم. آنگاه اهداف فرعی را از آسان به سخت اولویت‌بندی می‌کنیم و به ترتیب از اولویت اول به هر یک از گروه‌ها ارائه می‌کنیم و کتاب، فیلم یا دیگر منابع مورد نیاز را هم در اختیار آن‌ها می‌گذاریم. افراد هر گروه با مطالعه منابع به تدریج با مشارکت هم مطلب را فرامی‌گیرند. در ادامه یک نفر از اعضای هر گروه به عنوان نماینده انتخاب می‌شود که این نماینده‌ها در کنار هم به مشارکت و تبادل نظر می‌پردازند و سپس آنچه را که از این تبادل نظر با گرفته‌اند به اعضای گروه خود منتقل می‌کنند. با تحلیل و بررسی آموخته‌ها، نماینده گروه یا هر یک از اعضا مطالبی را که یاد گرفته‌اند ارائه می‌کنند.
وی خاطرنشان کرد: از مزایای این پارادایم آموزشی، تعامل عاطفی و منطقی است که طی این فرایند بین یادگیرندگان شکل می‌گیرد و علاوه بر یادگیری، توانایی تحلیل و تغییر را هم در آنها ایجاد می‌کند. ارتباط ساختاری دانش و عقاید و مفاهیم نیاز به بحث و تبادل نظر و قانونمندی دارد که این تعامل علمی و قانونمند در جریان یادگیری مشارکتی در یادگیرندگان شکل می‌گیرد.
دکتر نوروزی تصریح کرد: تعامل گفتاری در تعامل شناختی هم مؤثر است و چون موضوع تفکر و طرح‌واره‌های ذهنی یادگیرندگان با هم تفاوت دارد، برای استدلال روش‌‌های متفاوتی را به کار می‌بریم و محیط آموزشی را خلاق می‌کنیم که در چنین محیطی می‌توان انتظار تغییر و توانایی تغییر در افراد را داشت. این فرایند یادگیری که همه یادگیرندگان در آن مسئولیت دارند، روحیه مسئولیت‌پذیری را هم که یکی از خصایص مثبت انسان است در افراد تقویت می‌کند.
وی خاطرنشان کرد: این پارادایم آموزشی افراد را به کمک کردن به دیگران عادت می‌دهد و این روحیه را در شخصیت آن‌ها متبلور می‌کند. همچنین فرهنگ احترام و ارزش دادن به افراد گروه (دیگران) را به یادگیرندگان یاد می‌دهد.
دکتر نوروزی تصریح کرد: چون این روش یادگیری ترتیب و توالی خاصی دارد و مطالب از آسان به سخت در ذهن یادگیرندگان می‌نشیند، آموخته‌ها را ماندگارتر می‌کند و مباحث اصولی، ایده‌های متفاوتی را دامن می‌زند و راهبردهای خلاقیت و تحلیل را تقویت می‌کند.
این استاد تکنولوژی آموزشی در عین حال با تأکید بر این که نباید انتظار داشته باشیم که یادگیری مشارکتی در محیط آنلاین به اندازه یادگیری رو در رو مؤثر باشد و طبعاً سطح یادگیری کمی پایین‌تر است، اظهار داشت: در یادگیری مشارکتی نقش معلم که قدم اول را برمی‌دارد بسیار مهم است و می‌تواند در فراگیران انگیزه ایجاد کند. نقش معلم در یادگیری مشارکتی را می‌توان به نقش باتری در خودروی هیبریدی تشبیه کرد چون اوست که از ابتدا هدف درس را می‌داند و اهداف فرعی را تحلیل می‌کند و راهکارهای عملی آنها را شناسایی می‌کند و وقتی همه مقدمات فراهم شد، محرک فعالیت دانشجویان می‌شود که این راهکارها را جستجو کنند و هر جا به مانع و مشکلی برخوردند دوباره وارد عمل می‌شود.
وی با بیان این که نقطه عطف یادگیری مشارکتی در فضای آنلاین، تشویق یادگیرندگان است که با روش‌هایی مثل ارزشیابی مستمر، تشویق و دادن امتیاز انجام می‌شود تصریح کرد: محیط مشارکتی به یادگیرنده این آزادی را می‌دهد که هر زمان خواست فرایند یادگیری را انجام دهد. همچنین به یادگیرندگان این امکان را می‌دهد که مؤلفه‌های آموزش را خودشان انتخاب کنند.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی در پایان درباره نقش معلم در این فرایند اضافه کرد: در آموزش مشارکتی براساس تئوری فلو، ابتدا دانشجو را درگیر موضوع می‌کنیم که اگر پیش‌نیاز یادگیری آن را داشته باشد این درگیر شدن برایش لذت‌بخش است. در صورتی هم که این پیش نیاز را نداند معلم قبل از درگیر کردن یادگیرندگان، پیش‌نیاز فراگیری مطلب را به آن‌ها یاد می‌دهد تا با لذت بردن از آن، یادگیری را با تمرکز و تداوم به نتیجه برسانند. نقش دیگر معلم در هر فرایند آموزشی که ترویج فرهنگ احترام است در آموزش مشارکتی در محیط آنلاین هم وجود دارد.

دکتر ابطحی، استاد دانشگاه صنعتی شریف، دیگر سخنران این نشست هم با بیان این که «باهم آموزی (آموزش مشارکتی)، روش تعامل همدلانه آموزشی با انسان دوزیست معاصر برای شکل‌گیری گفتمان‌های آموزشی در زمانه پرتاب شدگی کرونایی است» خاطرنشان کرد: باهم آموزی، سامانه‌ای مرکب است که در آن تفاهم و تعامل از قرار گرفتن همه موجودیت‌های آموزشی در معرض یادگیری توافقی پیش آگاهانه است تا منجر به شکل‌گیری یک گفتمان آموزشی شود. در اینجا یاددهنده دانای مطلق نیست و برای شکل‌گیری گفتمان آموزشی به گفتگوی مستمر با یادگیرنده اصل را بر واگذاری همه نقش‌های آموزشی به داوری عقلانیت نقدپذیر تفاهمی گذاشته است تا یادگیرنده از آغاز به فضای اطلاعاتی شفافی برای یادگیری دعوت شود که همه چیز در آن عیان است و هیچ فن کوزه‌گری برای روز مبادا ذخیره نشده است.

وی تصریح کرد: اساس مدل پایه باهم‌آموزی بر آموزش‌پذیری و خودآموزی، اعتبارسنجی خودانجامی یا آموزش گفتمانی با گفتگوی مستمر است که در فضای دانشی متکثر اطلاع‌رسانی مبتنی بر کلاس، وبگاه درسی و شبکه اجتماعی، کانال‌های متعدد ارتباطی انجام می‌‌شود.
دکتر ابطحی ویژگی‌های نهفته و ضمنی باهم آموزی را شامل خودتعلیمی، خودآموزی و خودارزیابی عنوان و خاطرنشان کرد: شاخص منبع باز بودن در یادگیری مشارکتی، شفافیت محض، در دسترس بودن همه چیز از ابتدا، دسترسی قبل از به کارگیری، تعدد و تکثر منابع و انواع اشکال دسترسی است.
وی در ادامه در بیان تجربه خود از آموزش به این شیوه گفت: فرایند باهم آموزی در یک درس دانشگاهی شامل مقدماتی است که مهمترین آن فراهم‌ کردن همه منابع اولیه لازم و قرار دادن آنها در وبگاه اولیه درس قبل از شروع کلاس‌هاست. تهیه این منابع اولیه مستلزم رجوع استاد به پیشینه برگزاری درس، برنامه درسی مصوب و مناسب‌سازی شده و کتاب درسی جهت به روز کردن مجاز آن‌ها، استخراج پیکره‌های دانشی محتوای درس و سازمان‌دهی آن‌ها در قالب ماجول‌های تکاملی، استخراج زمان‌بندی کلاس‌های درس و زمان‌های اجرای امتحانک‌ها و آزمون‌های مجموعی و تمرینک‌های درس بر مبنای تقویم آموزشی ترم است. فراهم سازی اسلایدهای ماجول‌های درسی و به روز کردن آنها با هدف قرار دادن آنها در اختیار دانشجویان قبل از شروع تدریس هر ماجول درسی، عرضه پیش‌نویس آداب‌نامه درس به عنوان نخستین منبع در نخستین جلسه کلاس به دانشجویان، توافق بر اصول اجرائی آن با نظرسنجی و رأی‌گیری از دانشجویان برای شکل‌دهی به یک میثاق‌نامه جمعی، راه‌اندازی کانال دوم ارتباطی با دانشجویان بر یک شبکه اجتماعی توافقی مثل واتساپ به عنوان پشتیبان ارتباطی برگزاری جلسات کلاس‌های درس و توزیع منابع درسی، توافق با دانشجویان بر تعداد امتحانک‌ها و تمرینک‌ها و شکل اجرائی گروهی یا انفرادی آنها، تشکیل گروه‌های درسی با تدوین اساسنامه توافق‌های کار گروهی توسط آنها و اعلام سازمان غیرتکراری منتخب گروه‌ها برای اجرای یکه تمرینات و برگزاری پیش آزمون درس به شکل تمرینک صفر و از طریق سه پرسش تعیین سطح با هدف ضمنی اخذ نمونه دست خط، پاسخ صوتی و تصویر چندرسانه‌ای دانشجویان از جمله مقدماتی است که در ابتدای دوره توسط استاد انجام می‌شود.
دکتر ابطحی با تأکید بر ضرورت برقراری مستمر کلاس‌های درس از ابتدا در زمان‌های از پیش تعیین شده با محتوای از قبل اعلام شده و منابع از پیش در اختیار گذاشته شده گفت: انجام نظرسنجی در پایان هر جلسه با درخواست از دانشجویان که هر کدام دو آموخته‌ و دو نیاموخته‌ خود در جلسه را بنویسند کمک زیادی به بهبود روش آموزش دانشجویان می‌کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف در ادامه ویژگی‌های آموزش مشارکتی را فعال، تکوینی، مشارکتی، پیکربندی پذیر، مناسب شونده، بازی واره، جمع سپارانه، بهبودپذیر، ارتقایابنده و منبع باز بودن آن عنوان کرد و گفت: از جمله ابزارهای کمی و کیفی سنجش فراگیران در یادگیری مشارکتی، امتحانک‌های تصادفی، آزمون‌های مجموعی میان ترم و پایان ترم، تمرینک‌های درسی و مشارکت‌های تکوینی جمع سپارانه است که این مشارکت‌های تکوینی شامل بهبود دانشجوئی اسلایدهای درسی، آموزش فناوری‌هایی از جمله نرم افزارهای درس، انجام گروهی فعالیت‌ها، پذیرش سرپرستی گروه‌های درسی، پیشنهاد کتاب درسی مناسب‌تر، پیشنهاد روش ارزیابی، روش تدریس و روش یادگیری مناسب تر است.
وی با بیان این که با یادگیرندگان امروز که در فضایی جدید زندگی می‌کنند نمی‌توان براساس تئوری‌های سنتی ارتباط برقرار کرد و اساس تعامل خود با دانشجویان را بر مدل «بازار پیام» دکتر محسنیان راد مبتنی کرده است اظهار داشت: مدل «بازار پیام»، عصر امروز را «عصر همه‌فهمی همه زبانی و ارتباط‌گیرندگان گزینشگر» توصیف می‌کند. عصر منابع باز و حضور در راسته های دانشی، منابع متکثر، با امکان استفاده با آگاهی از خطرات گرانباری و آلودگی اطلاعات در عصر انتخاب تکیه بر خود با همراهی دیگران و درک تهدید احتمالی «جهل رایانه‌ای».
استاد دانشگاه صنعتی شریف در پایان ابراز امیدواری کرد که باهم آموزی (آموزش مشارکتی) طلیعه عرصه‌ای باشد که مدرس با هبوط داوطلبانه از سکوی مرتفع و ناهمسطح احتمالی معلمی در کلاس‌های درس، فراگیرندگان را به جای ترغیب به بیادسپاری دانسته‌های او که فهم احتمالاً نادقیق او از دانسته‌های پیشینیان است و تلاش برای تکثیر پدیده‌ای مشابه خود به عنوان دستاورد آموزش، آن‌ها را به کشف استعدادهای خود، نوآوری و پرواز بر فراز دانسته‌های پیشینیان دعوت کند تا شاید دانشجویان را نه برای دیروز خودمان که برای فردای خودشان تربیت کنیم.

برای دریافت اطلاعات بیشتر بر روی تصویر کلیک نمایید